بازگشتِ تو خوب است، امّا، دیگر اسمی از آن زن نیاور!

هر زنی بود فرقی ندارد، بعد از این اسمی اصلاّ نیاور!


گرچه خورشیدِ بی‌آسمانم، می‌توانم درخشان بمانم

هی نگو اسم معشوقه‌ات را! ماه در روزِ روشن نیاور!


من فقط دوستت دارم و بس؛ خواهشی هم ندارم جز این که:

ماجراهای بی‌قیدی‌ات را، گوشه‌ی حُرمتِ من نیاور!


این‌همه گل که دیدی و چیدی، شک ندارم که حتماً شنیدی:

عطرِ مریم فقط ماندگار است؛ بی‌خودی لاله سوسن نیاور


یوسفِ بی‌ملاقاتیِ من! - گرچه با دست‌های عزیزت،

قفلِ آغوش را باز کردی - من تماماً دلم؛ تن نیاور!


مریم جعفری آذرمانی 

۳ فروردین ۱۳۹۸


پی‌نوشت: اولین شعر نود و هشت

بازگشتِ تو خوب است... (شعر تازه)

محمدعلی بهمنی در گفتگو با ایبنا

مسمّط عاشقانه (چاپ نشده)

نیاور ,شعر ,گرچه ,ندارم ,تو ,بازگشتِ ,تو خوب ,بازگشتِ تو ,بی‌خودی لاله ,لاله سوسن ,است؛ بی‌خودی

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مشاور مدیریت بازرگانی بازاریابی استراتژی و کیفیت منتظران ظهور پیسی رنک تجهیزات صنعتی تدریس نکات مهم درس عربی دهم خاطره پرواز های هوایی Inside Monster شرکت کامپیوتری و کافی نت شهر رایانه Blackletter دنیای شعر و ادبیات